زندگی خصوصی هدیه تهرانی

عکس ها و خاطرات و فیلم های من

زندگی خصوصی هدیه تهرانی

عکس ها و خاطرات و فیلم های من

داریوش مهرجویی رئیس هیات داوران فستیوال بنگلور هندوستان شد

داریوش مهرجویی که به سمت رئیس هیات داوران فستیوال بنگلور کشور هند انتختاب شده بود، همراه همسر و فرزند کوچک راهی این کشور شد. به گزارش خبرنگار "سینمای ما"ا مهرجویی که سه‌شنبه به همراه وحیدهمحمدی فر و مونا مهرجویی (همسر و فرزندش) عازم کشور هند شده بود، عصر دیروز در مراسم افتتاحیه این فستیوال به شدت مورد استقبال شدید خبرنگاران و مردم قرار گرفت. در این مراسم شهردار بنگلور ضمن تقدیر مهرجویی از او به عنوان فیلمسازی نام برد که اکثر سینماگران به نام ایرانی متاثر از فیلم ها و اندیشه های او هستند.
در این دوره از فستیوال بنگلور که چهارمین دوره آن محسوب می شود قرار است ضمن بزرگداشت مهرجویی فیلم های گاو، سارا، درخت گلابی و سنتوری به نمایش دربیاید.
جشنواره بنگلور به مدت ده روز برگزار می شود.

مهرجویی چند روز پیش از سفر به هند، فیلم برداری نارنجی پوش را که نوشته مشترک وحیده محمدی فر و خودش است، به پایان برده است و باید منتظر ماند و دید که آیا او با توجه به طولانی بودن مراحل فنی فیلمش قصد شرکت درجشنواره فیلم فجر را دارد یا نه؟

انتقاد تند جعفریان از سلحشور : سلحشور خودش را ایرانی نمی‌داند؟!

«این سریال از هر نظر بیست برابر سریال مختارنامه است و اگر تلویزیون بخواهد بودجه آن را در حد کارهای قبلی بدهد، آن را نمی سازم!» - «این سریال عظیمی است و فراتر از آن است که در ذهن ایرانی بگنجد!» جملات گهربار فوق را آقای فرج الله سلحشور فرمایش فرموده اند. یک عده آدم بی‌کار هم محاسبه کرده‌اند که چون سریال «مختارنامه»، سی میلیارد تومان هزینه داشته، پس استاد برای کار جدیدش به کمتر از ششصد میلیارد تومان رضایت نمی دهد! این سخنان را استاد در حالی از خود به جا گذاشته که به گفته خودشان تاکنون سه قسمت از سریال مذکور را که گویا بناست درباره حضرت موسی (ع) باشد، نوشته اند. حال آنکه این سریال قرار است 70 قسمت باشد. ایشان نوید داده اند تا آخر سال 91 نگارش آن تمام می شود. یعنی استاد باید هر هفته یک قسمت دیگر از این فیلمنامه 70 قسمتی را بنویسند.البته این همه، در حالی است که هنوز دعوای فیلمنامه یوسف پیامبر(ع) به سرانجام نرسیده. یادتان هست که کسی مدعی شده بود استاد فیلمنامه سریال قبلی اش را از روی دست او نوشته. در همین حال به اصرار استاد که خیلی خوشبین بود سریال یوسف پیامبر(ع) به فیلم سینمایی هم تبدیل و در ماه رمضان گذشته اکران شد و به فروش چشمگیر یک میلیون تومانی هم دست یافت. باری چرا ایشان فکر کرده سریال جدیدش در ذهن «ایرانی» نمی گنجد.

معلوم نیست که با این حال چطور در ذهن وی گنجیده؟ آیا او خود را ایرانی نمی داند؟ یا شاید ذهنش ایرانی نیست! به گمان این قلم برای مهم نشان دادن و عظمت یک اثر، راههای دیگری به جز توهین به مردم و هموطنانمان نیز وجود دارد. البته همین روزها «استیون اسپیلبرگ» کارگردان شهیر هالیوودی سر گرم فیلم سینمایی عظیمی از زندگی حضرت موسی (ع) است و رقیب استاد شده. معلوم نیست چطور چنین پروژه ای در ذهن او گنجیده. شاید چون آمریکایی است!

البته سلحشور گفته: «اسپیلبرگ می خواهد تأثیر سریالی که قرار است در ایران ساخته شود راکمرنگ کند»! وا... اعلم! من نمی فهمم چرا اهالی سینما چنین نگاه از بالا به پایینی نسبت به همه کس و حتی همکاران خود دارند. کاظم خان راست گفتار، کارگردان فیلم «زنان ونوسی و مردان مریخی» هم فرموده؛ «منتقدان کمدی هایم را نمی فهمند!» «رسول صدر عاملی» هم گفته؛ «زندگی با چشمان بسته» و «زنان ونوسی و مردان مریخی» همزمان در دو سالن متفاوت شروع و تمام می شود. بعد از پایان، تماشاگر فیلم زنان ونوسی بشکن می زند اما تماشاگر آن یکی به نقطه ای خیره شده و می اندیشد و... ؛ معلوم نیست چرا این جماعت خدا را بنده نیست و هرگز در برنامه ای جمع نمی شوند مگر به سرو کله هم بزنند و نیش و کنایه نثار هم کنند. خودشان که چنین گیج می زنند و دریغ از یک نقطه اشتراک، معلوم نیست چرا از اینکه مردم با سالنهای سینما قهر کرده اند اینقدر گله مندند؟!